آغو، دیرو داش کیا(کیارش)وپارسا دعواشون شد سر یه مساله ای ،کیا قاطی کرده بود خفن....یقه پارسارو گرفت هلش داد سمت دیوار،پشت پارسا به دیوار بود،کیا اعصاب تعطیل،آغو یکی این گفت،یکی اون،،پارسا هم خوی مسخره بازی و جفنگ بازیش گل کرده بود،حرفای کیا رو به مسخره میگرفت،،،
کیا رو کارد میزدی خونش در نمیومد
دیگه سری آخر یقه پارسا رو ول کرد، اومد یه کشیده جون دار بذاره زیر گوشش
دستش برد بالا ،،،اومد که بزنه پارسا عین این دختر لوسا چشاشومظلوم کرد وداد زد:
((تُتتتُتتُممممت.......((همون کمک))
لحظه آخر کل کلاس ساکت شد، یه حلظه دیدیم کیا تِرکید
جوری قهقه میزد ازش بعید بود، پارسا هم که خودش فوت شد از شدت خنده.................
رفتم زیربغل کیا رو گرفتم بهش میگم دادا شوتوری؟
ناموسا صدای بچه درنمیومد......
میگه این پری (همون پارسا )یه لحظه خیلی ناز شد،همین جوری
پارسایی پیشه میکرد کار دسته جوفتمون میدادم.............
ومن الله توفیق من دیگه حرفی ندارم ،.....حیثیت نذاشتن واسمون یعنی........
[ بازدید : 113 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
[ سه شنبه 27 بهمن 1394 ] [ 1:01 ] [ میثم ]
[ ]